اجلاس نهائی نظریه بلاغی فن بیان از دکتر محمد خاقانی با موفقیت در دانشگاه اصفهان برگزار شد

رئیس مرکز نظریه پردازی، نقد و مناظره دانشگاه اصفهان تصریح کرد: به لطف خدای بزرگ اجلاس نهایی کرسی نظریه پردازی (نظریة بلاغی فنّ بیان) از دکتر محمد خاقانی اصفهانی استاد گروه عربی دانشگاه اصفهان با موفقیت برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی، دکتر علی ربانی رئیس مرکز نظریه پردازی، نقد و مناظره دانشگاه اصفهان در خصوص برگزاری این اجلاس اظهار کرد:  پس از برگزاری جلسة اول (پیش اجلاسیه) این کرسی در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۲  در اتاق مجازی دانشگاه اصفهان با مدیریت دکتر پیام عباسی معاون پژوهشی و تحصیلات تکمیلی دانشکده زبان های خارجی و نظارت دکتر محسن موسی وند، داوران این کرسی(آقایان حجة الاسلام دکتر سید حمید جزایری، دکتر علیرضا قائمی نیا، حجة الاسلام دکتر عبدالله موحدی محب) و ناقدان (حجة الاسلام دکتر محمد عشایری منفرد، دکتر سید محمدرضی مصطفوی نیا، ودکتر سیدحمیدرضا میرحاجی) برگزاری جلسة دوم را برای رفع ابهامات موجود در این نظریة علمی خواستار شدند.

ایشان در ادامه تصریح کرد: جلسة دوم در تاریخ ۱۰ مهر ۱۴۰۲  با حضور ناقدان و داوران تعیین شده از سوی هیأت حمایت از کرسی های نظریه پردازی (وابسته به شورای عالی انقلاب فرهنگی) و با شرکت حدود ۸۰ نفر از استادان و دانشجویان تحصیلات تکمیلی گروه های عربی دانشگاه های کشور به مدت سه ساعت برگزار شد و صاحب نظریه به آخرین ابهامات و انتقادات ناقدان پاسخ داد، و خوشبختانه توانست نظر موافق داوران را با امتیاز ۷۰ (از ۱۰۰) کسب کند.

دکتر ربانی افزود: با این حساب، جلسة دوم، اجلاس نهایی این کرسی محسوب و (نظریة بلاغی فنّ بیان) رسما به نام دکتر محمد خاقانی اصفهانی ثبت، و مراتب رسما توسط رئیس دانشگاه اصفهان به هیأت حمایت از کرسی های نظریه پردازی ارسال شد تا گواهی رسمی برای ایشان صادر شود.

(نظریة بلاغی فنّ بیان) تا کنون بروندادهای متعددی در قالب کارگاه های آموزشی، وبینارهای متعدد با استادان متخصص بلاغت عربی در کشورهای عراق، سوند، فرانسه و انگلیس داشته و کتاب های زیر محصول این نظریة بلاغی است:

–         البلاغة الجدیدة (تنظیر لبلاغة البیان والتبیین) که در سال ۱۳۹۶ توسط سازمان سمت منتشر شد،

–        فن بیان (بلاغت عصر جدید) که در سال ۱۴۰۰ توسط دانشگاه باقر العلوم (ع) منتشر شد،

–        فنّ البیان (در دست چاپ در سازمان سمت).

خلاصة (نظریة بلاغی فنّ بیان) به قرار زیر است:

۱.      بلاغت کلاسیک زبان عربی که با کتاب مفتاح العلوم سکّاکی ۷۰۰ سال است یکه تاز دانشگاه ها و حوزه های علمی جهان اسلام بوده است در مواجهه با مکاتب جدید ادبی و نقد ادبی و بروز گونه های ادبی تازه ای که در زمان سکاکی نبوده رنگ باخته، و توانایی تحلیل زیبایی شناختی متون ادبی را ندارد.

۲.      نظریه پردازی های بزرگان بلاغت عربی (از جمله امین خولی، احمد شایب، ازهر زناد، خلیل کفوری، سعد مصلوح و…..) نتوانسته است نظریه ای منسجم و قابل دفاع به عنوان جایگزین منظومة بلاغی سکاکی (با شعبه های معانی، بیان و بدیع) به وجود آورد.

۳.      نظریة بلاغی فنّ بیان دکتر محمد خاقانی اصفهانی تنها نظریة ایرانی حوزة زبان و ادبیات عربی است که با کسب این موفقیت به عنوان دومین نظریة نهایی شده استادان دانشگاه اصفهان، و اولین نظریة استادان گروه های عربی کشور می تواند تدریس بلاغت را در ایران و کشورهای عربی و اسلامی متحول کند.

۴.      زیرساخت های فلسفی این نظریة بلاغی مستند به اصول حکمت متعالیة صدرایی است که در ۷ اصل (تنزیل، ترفیع، تشکیک، تسبیع، تجمیع، تفریق و توصیل) تلاش کرده است ثابت کند زیبایی های متن ادبی تصویری از زیبایی های نظام آفرینش است.

۵.      این نظریه پس از اصول هفتگانة مزبور قواعد هفتگانه ای هم به این قرار دارد: (مجالات، مقامات، مسارات، مساحات، مقاطع، مظاهر و مراتب). در این ۷ قاعدة نحوة کاربست آخرین رهیافت های زبانشناختی (نقد ادبی، گفتمان کاوی، نشانه شناسی، معناشناسی، سبک شناسی، زیبایی شناسی) برای بازتنظیم دانش بلاغت مورد استناد قرار گرفته است.

۶.      پس از اصول هفتگانه و قواعد هفتگانه، این نظریه دانش بلاغت (فنّ بیان) را در دو باب (جمال الفاظ و کمال معانی) تقسیم کرده است. دوگانة جمال الفاظ و کمال معانی است. بنابراین این نظریه ساختار دوگانه بلاغت الفاظ و بلاغت معانی را جایگزین سه گانة (معانی و بیان و بدیع) در بلاغت سنتی نموده است.

۷.      جمال الفاظ هفت درجه به این قرار دارد: (تنافر، تقارب، تلاؤم، توازن، تجانس، تناغم و تناسب). این ها هفت درجة زیبایی های لفظی متن ادبی هستند که به دقت تعریف شده اند.

۸.      کمال معانی نیز دارای هفت طبقه به قرار زیر است: (تناقض، تضاد، تجاور، تقارن، تشابه، تبادل و تداخل) . این ها هفت طبقة زیبایی های معنایی متون ادبی معرفی شده اند.

۹.      دوگانة بلاغت لفظ و بلاغت معنا با هفتگانه های جمال و کمال ملهم از کلیدواژة قرآنی (سبع المثانی) است که مدعی همسویی با مصادیق متعددی از سبع المثانی در نظام آفرینش (از جمله هفت گانه های آسمان و زمین، هفت رنگ اصلی در طیف نور، هفت نوت موسیقی، هفت مقام موسیقی و….) است.

  در پایان، این نظریه برای کار تطبیقی جهت اثبات کارآمدی عملی در تحلیل سورة حمد مورد استفاده قرار گرفته و مدعی است به نتایج شگفت انگیزی رسیده است که با نظریه های بلاغی قدیم و جدید دیگر نمی توان به آن ها دست یافت.

ارسال دیدگاه

*